از برنامههاي مديران جامعه تعليمات اسلامي اين بود كه در ايام تابستان سمينار و گردهم آيي در تهران با شركت روساء و معاونان مدارس تعليمات اسلامي سراسر ايران برگزار ميكردند و از سخنرانان، نويسندگان، گويندگان توانا و روحانيوني چون شهيد آيت ا... دكتر سيدمحمد بهشتي، شهيد استادمرتضي مطهري، شهيد دكتر محمدجواد باهنر، استاد محمدتقي جعفري، دكتر غلامعليحداداد عادل، دكتر صاحبالزماني، دكتر صافي و... دعوت ميكردند تا در زمينههاي مختلف تعليم و تربيت اسلامي تدريس، گفتگو و سخنراني نمايند. زنده ياد حجهالاسلام والمسلمين حاج شيخ عباسعلي اسلامي و دكتر علي قائمي نيز كه از مسئولان و گردانندگان آن جامعه بودند جلسات همايش را اداره ميكردند و در موقعيتهايي پيرامون آموزش و پرورش اسلامي مطالبي بيان مينمودند هنگامي كه نوبت به مرحوم عباسعلي اسلامي بنيانگذار تعليمات اسلامي ميرسيد با بيانات و جملاتي سياستهاي دولت را مورد انتقاد شديد قرار ميداد و برنامههاي رايج وزارت آموزش و پرورش را نه تنها به نقد ميكشيد بلكه مواردي از آن را به سخره ميگرفت به ويژه وقتي به مناسبتي از خانم دكتر فرخروپارسا وزير آموزش و پرورش رژيم ياد ميكرد تندترين عبارات را درباره شخص او و برنامهها و عملكردش به كار ميبرد. نگارنده اين سطور كه در سالهاي 1353 و 1354 در آن سمينارها شركت مينمود به ياد ندارد عدهاي از عوامل دولت وقت به مدرسه و سالن و محل برگزاري جلسات حمله نموده و يا همايش را به تعطيلي بكشانند ولي بارها شاهد بود و يا ميخواند و ميشنيد كه در سالهاي 56 و 57 عدهاي از ماموران امنيتي و ساواك منحله به مساجد و حسينيهها و مكانهاي عمومي حمله ميكردند و سخنرانيهاي مذهبي يا ضد حكومت شاه را به هم ميزدند و عدهاي از گويندگان را دستگير، زنداني و يا تبعيد مينمودند و شركت كنندگان در مراسم را مورد ضرب و شتم قرار ميدادند و يا آنان را وادار به ترك محل ميكردند اين اتفاقات و حوادث نه تنها اعتراض فعالان سياسي و مذهبي را در پي داشت بلكه انقلابيون و مخالفان دستگاه حاكمه در محافل و مجالس گوناگون و دانشگاهها و مدارس و حوزههاي علميه از ستمگريهاي حكومت با شدت بيشتر ياد ميكردند و به دنبال آن اطلاعيه هايي از سوي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و يا نامهها و اعلاميههايي از سوي بعضي از مراجع و علما و روشنفكران مذهبي در شهرها و استانهاي مختلف حتي از زندان و تبعيدگاه صادر ميگرديد و ضمن محكوم كردن عوامل دست نشانده دولت وقت، سردمداران رژيم و حاميان وي و استعمارگران را مورد سرزنش و انتقاد قرار ميدادند و مردم را تشويق و ترغيب به ادامه مبارزه عليه ستمگريهاي طاغوت ميكردند و از آزادگي و آزاد منشي و دموكراسي بر پايه دستورات اسلام سخن ميگفتند و مژده تاسيس آن را به مردم ميدادند و خواست و آرزوي خود را مكرراً بدين شرح بيان ميكردند!
«حكومت اسلامي حكومتي است كه اولا صددرصد متكي به آراي ملت باشد به شيوهاي كه هر فرد ايراني احساس كند كه با راي خود سرنوشت خود و كشور خود را ميسازد و.. .. ما اميدواريم كه ايران اولين كشوري باشد كه به چنين حكومتي دست مييابد. حكومتي كه كوچكترين فرد ايراني بتواند آزادانه و بدون وجود كمترين خطر به بالاترين مقام حكومتي انتقاد كند و از او در مورد اعمالش توضيح بخواهد. حكومتي كه پول و ارزشهاي پوچي كه به وسيله پول ساخته ميشود سرنوشت اين حكومت را تعيين نكند بلكه ارزشهاي عالي اسلامي حاكم باشد.» 1
شهيد آيت ا... استاد مرتضي مطهري حدود يك دهه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در حسينيه ارشاد اظهار ميدارد:
«اميرالمؤمنين با خوارج در منتهي درجه آزادي و دموكراسي رفتار كرد. او خليفه است و آنها رعيتش، هر گونه اعمال سياستي برايش مقدور بود اما او زندانشان نكرد و شلاقشان نزد و حتي سهميه آنان را از بيت المال قطع نكرد، به آنها نيز همچون ساير افراد مينگريست. اين مطلب در تاريخ زندگي علي(ع) عجيب نيست اما چيزي است كه در دنيا كمتر نمونه دارد. آنها در همه جا در اظهار عقيده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقيده آزاد با آنان روبرو ميشدند و صحبت ميكردند، طرفين استدلال ميكردند، استدلال يكديگر را جواب ميگفتند. شايد اين مقدار آزادي در دنيا بي سابقه باشد كه حكومتي با مخالفين خود تا اين درجه با دموكراسي رفتار كرده باشد.»2
بعد از گذشت 36 سال از پيروزي انقلاب اسلامي فرزند همين شهيد با موضعگيريهاي آزادانديشي و آزادمنشي به عنوان نمايندهاي آگاه و شجاع ملت كه نظريات خود را بدون واهمه بيان ميكند در سفر به شيراز مورد حمله عدهاي به اصطلاح خودسر قرار ميگيرد، زخمي ميشود، شيشههاي خودرو حامل او را خرد ميكنند، به وي دشنام ميدهند و ساعتها در كلانتري شيراز در محاصره موتورسواران متوقف ميشود و در نهايت بدون حضور در دانشگاه و سخنراني به تهران برميگردد و شگفت انگيز آنكه بعضي از نشريات و صاحبان تريبونهاي رسمي او را مقصر ميدانند!!
«آيا اين كه 40 سال پيش آيت ا... مرتضي مطهري در لباس يك روحاني حامي امام خميني(ره) و مخالف رژيم وقت و به عنوان استاد دانشكده الهيات دانشگاه تهران امكان حضور و سخنراني در انجمن اسلامي مهندسين و انجمن اسلامي پزشكان را داشت و احدي متعرض او نميشد -و مجموعه اين سخنرانيهاي متعدد و مستمر به صورت كتاب جمع آوري و منتشر شده- اما فرزند او در نظامي كه پدرش ايدئولوگ آن بوده و خود وي هم نماينده مجلس آن است و مسوول مستقيم حفظ و نشر آثار پدرش نيز هست امكان سخن گفتن نمييابد، جفا به جمهوري اسلامي و بيشترين خدمت به متهم كنندگان نيست؟»3
بسياري از مردم اين سرزمين در بيست ماهه اخير شاهد بر هم زدن جلسات و همايشها و برنامههايي كه مجوز تشكيل آن از طرف دولت جمهوري اسلامي ايران صادر شده است بودهاند. به عنوان نمونه در يزد دارالعباده عدهاي ناظر بودند و ديدند چند دقيقه قبل از حضور يكي از فعالان سياسي در محلي كه با مجوز بر پا شده بود افرادي وارد شدند هنگام نماز يكي از اين برهم زنندگان جلسه به عنوان امام جماعت ميايستد، نماز را بر پا ميدارند و زمينهاي آماده ميكنند كه مراسم مورد نظر برگزار نگردد به دنبال آن عدهاي پيروزمندانه و بعضي هم نگران و ناراحت چون زحمات چند روزه و يا چند هفته خود را بر باد رفته ميديدند محل را ترك ميكنند.
بنابراين در حوادث اخير به صرف احضار استاندار شيراز به تهران اينگونه مسائل و مشكلات در جامعه قابل حل و فصل نيست بلكه لازم است علاوه بر اجراي دستوري كه از جانب رييس جمهور براي رسيدگي به اين موضوع صادر شده است وزير كشور و رييسجمهور در جلسه سراسري استانداران تذكرات لازم را بدهند، و موضوع را تا رسيدن به نتيجه كه برابر با قانون و ضابطه باشد پيگيري كنند و فيلم بخشهايي از درخواستهاي مردم در انتخابات 92 به معرض نمايش گذاشته شود، قولهاي داده شده ديگر بار تكرار گردد و بعد هم مجدانه از نمايندگان عالي دولت در استانها بخواهند مجري قانون باشند و بعضي از مصلحت انديشيهايي را كه عموم مردم و رايدهندگان به دكتر حسن روحاني قبول ندارند كنار بگذارند.
اما آن چه كه به نظر نگارنده بيشتر قابل توجه و تعمق و در عين حال نگران كننده است اينكه عدهاي از دولتمردان و رجال مذهبي و سياسي در اين گونه موارد و نظاير آن جرات نميكنند اعتراض خود را بيان كنند.!!
«علي مطهري ميگويد: اين چه آرامشي است كه برخي رجال جامعه هم به حصر اعتراض دارند ولي جرأت نميكنند بگويند. در محافل خصوصي، بسياري ميگويند حرفهاي شما را قبول داريم ولي نميتوانيم بگوييم. اين كه فايده و ارزشي ندارد كه بترسند و نتوانند نظر خودشان را بگويند. حرف من اين است كه حصر در شرايط ويژه و اضطراري اشكالي ندارد كه وقتي كشور در حال آشوب است، فردي را يك مدتي جدا از جامعه قرار ميدهند تا فضا آرام شود. اما بعد از اينكه جامعه آرام شد يا بايد آزاد شود يا محاكمه. اگر بنا است حصر ادامه پيدا كند بايد با حكم قضايي باشد. از آزادي آنها نبايد بترسيم. به عنوان نمونه آيتالله منتظري آزاد شد، هيچ اتفاقي هم نيفتاد. اگر نميخواهند اين افراد را محاكمه كنند، آزادشان كنند. همين چهار پنج سالي كه در حصر بودند كه بدتر از حبس است به عنوان مجازاتشان محسوب شود. هيچ اتفاقي نميافتد. فرض كنيد 10 روز، عدهاي براي ديدن اينها بروند و بعد هم هيچ خبري نميشود. مگر آقاي منتظري آزاد شد اتفاقي افتاد؟ اگر بعد از آزادي به فرض محال بخواهند آشوبي ايجاد كنند اولين كسي كه در مقابل آنها خواهد ايستاد خود من هستم. خود آنها پيغام دادهاند كه ما به دولت كمك ميكنيم.»4
نمونهاي از اين دست را بايد در اظهارات سخنگوي دولت درباره حكم ممنوعالتصويري ريس دولت اصلاحات ديد
« خبرنگاري در مورد نظر دولت در راستاي موضوع ممنوع التصوير بودن رييس دولت اصلاحات سوال كرد كه وي در اينباره گفت:در اين مورد بايد بگويم كه من اين موضوع را از سخنگوي محترم قوه قضاييه حضرت حجت الاسلام و المسلمين اژهاي شنيدهام كه ايشان شخصيت قانونمندي است و اگر مطلبي بگويد حتما مستند قانوني دارد. خبرنگاري ديگري پرسيد: گفته شده كه شوراي عالي امنيت ملي در اين باره نظر دادند و آيا آقاي روحاني به عنوان رئيس شورا موافق اين موضوع بودند نوبخت در اين باره گفت: من هم عضو اين شورا هستم و به خاطر ندارم در جلسهاي مصوبهاي در اين مورد داشته باشيم بنابراين مسئله مطرح شده با موضوعاتي مرتبط ميشود كه سخنگوي قوه قضاييه بيان فرمودند.»5
آيا اين گونه سخن گفتن به معناي پذيرفتن مطلبي كه گوينده بدان اعتقادي ندارد و نميخواهد صريحاً اظهار نظر كند نيست؟
«بدان اميد كه مقامات سياسي و اداري اين كشور در تمام مناطق و شهرها بتوانند بنا به گفتار و اظهارات دكتر سيدمحمد احمدي استاندار شيراز جامه عمل بپوشانند و خود وي نيز عامل به وعدهها و دقيقاً اجراكننده دستورالعمل دكتر روحاني در اين زمينه باشد:
«نماينده عالي دولت در استان فارس با تاكيد بر ارسال گزارش كامل اتفاقات شب گذشته در شيراز به شوراي عالي امنيت ملي گفت: وقتي هنوز سخنراني صورت نگرفته و اتفاقي نيفتاده عجيب است كه برخي قاضي ميشوند و حكم قبل از ارتكاب ميدهند. اينجانب به عنوان استاندار فارس ضمن دلجويي از فرزند برومند شهيد مطهري و اتفاقات ناگواري كه براي ايشان افتاده بار ديگر خواهان برخورد قاطع با همه مسببين حادثه تعرض به نماينده شريف مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي ميشوم و اجازه نخواهم داد اين اتفاقات در سومين شهر حرم اهلبيت كه مامن مومنين است تكرار شود.»6
حسن ختام مقاله به فرازي از فرمايش حضرت رسول اكرم (ص) و مولاي متقيان حضرت علي(ع) اختصاص مييابد آنگاه كه آن حضرت طي فرماني به مالك اشتر ميفرمايد:
«من از رسول خدا (ص) بارها شنيدم كه ميفرمود: ملتي كه حق ناتوانان را از زورمندان بياضطراب و بهانهاي باز نستاند، رستگار نخواهد شد. پس درشتي و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار كن و تنگخويي و خود بزرگ بيني را از خود دور ساز تا خدا درهاي رحمت خود را به روي تو بگشايد و تو را پاداش اطاعت ببخشايد. آنچه به مردم ميبخشي بر تو گوارا باشد و اگر چيزي را از كسي باز ميداري با مهرباني و پوزش خواهي همراه باشد.»7
مدير مسئول
پي نوشتها :
1- بخشي از مصاحبه امام خميني (ره) با خبرنگار روزنامه ليبرال چاپ توكيو و اوزاكا مورخ 24 دي ما 1357 برابر با 15 ماه صفر 1399 قمري در پاريس
2- «جاذبه و دافعه علي(ع)»، شهيد مرتضي مطهري، صفحه 143 و 144، از انتشارات حسينيه ارشاد چاپ 1349 ه.ش
3-سايت عصر ايران، 20/12/93
4- سايت نسيم، 10/12/93
5- آيينه يزد، شماره 404، صفحه 4، 20/12/93
6- روابط عمومي استانداري فارس، 19/12/93
7- «نهج البلاغه»، ترجمه محمد دشتي(ره)، نامه 53، صفحه 415
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 30,دسامبر,2024